مبینمبین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

مبین شازده کوچولوی ناز

روز مره گیهای دیماه

اقا مبین   سلام بر فصل زمستان *********************** سلام سلام زمستون نداری برف و بارون؟ به جای برف و بارون سرما داری برامون؟ کاشکی که آسمونو ابری کنی بباره برف سفید و زیبا روی زمین بذاره                                                                 &nbs...
1 بهمن 1392

گذر اذر ماه

  اقا مبین گل پسرتاج سر روز پنجشنبه 28 اذر ماه مبینی زودی از خواب بیدار شده بود کمی کارتون تماشا کردند رفتن سراغ خمیر بازیهاش مبین داری چیکار می کنی دارم با خمیر بازیهام بازی می کنم می گم حالا چی درست کردین مار "هلولا " همون هیولا"گیلاس و...منهم چند تا از دست ساخته هاش عکس گرفتم   ساعتی بعد اومده که من می خوام سی دی بذارم کمی نگاه کردن لیلا اومد باهم نگاه کردند وکمی بازی کردند مبین تلفن خودش رو برداشته با هاش بازی می کرد یعنی داشت دل و روده تلفنو در می اورد لیلا هم هی می گه مبین نکن خراب می شه هابه کی می گی تمام  تلفنو از هم جداکرد...
1 دی 1392

گذر اذرماه

اقا مبین گذر ایام اذر ماه       امروز جمعه اول اذر ماه خوشبختانه این ماه رو بخوبی و خوشی شروع کردیم حال پسرم خیلی حوب شده فردا هم اخرین امپولش رو می زنیم ببینیم چی می شه مبین الان ماشین کنترلی اش رو ورداشته انتن ماشین رو چسبونده به انتن کنترل برای خودش رباط کوچولو درست کرده .ماشینش رفته زیر میز ناهار خوری می گه جون مادرت از اونجا بیا بیرون.   روز شنبه دوم اذر اخرین امپولش رو هم زدیم حالش کمی بهتر از روزهای قبل شده ورفتیم سلمانی موهای مبینی رو هم کوتاهش کردیم اصلا راضی به کوتاه کردنش نبود می گفت منهم مثل شما می خوام موهام بلند باشه من می خ...
30 آذر 1392

یلدای 92 مبارک

یلدا مبارک بدرود پاییز زیبا بدرور فصل زیبای خزان سلام زمستان سفیدبرفی     چنین با شور و نغمه – شعر و دستان خرامان می رســــــد از ره زمستان شمردم مــــن ز چلّــــــــه تا به نـــوروز نمانده هیچ؛ جز هشتاد و نه روز ! کنـــــون معکــــــــــوس بشمارید یاران که در راه است فصــــــــل نوبهاران . . .     شب یلدا، شب شعر، شب حافظ شب شور شب یلدا، شب سرد، شب طولانی اما بی‌درد شب یلدا، شب خرمالو، هندونه و خیار سبز شب یلدا، کوچیکا و بزرگترا زیر یک سقف شب یلدا، شب فال، فال حافظ، فال حال شب یلدا، شیشه‌ها بخار دارن کرسیا گرما دارن شب یلدا، شب آجیل، ...
30 آذر 1392

ابان ماه

 اقا مبین روزهای ابان ایام این روزا اصلا بروفق مراد نیست چرا که هم من هم مبین هر دویمون مریضیم. اوضاع اصلا روبه راه نیست مریضی از یک طرف بیخوابی از طرفی دیگر نخوردن داروها هم که اوضاع رو بدتر کرده .پنجشنبه و جمعه و شنبه توی خونه مراقبت و به زور خوروندن داروها .حال عسلم کمی خوب شده اما کامل خوب نشده  هرچی دارو می دیم و به خورد و خوراکش می رسیم انگار نه انگار یه روز خوب روز دیگه بدتر می شدند تصمیم گرفتیم روز یکشنبه صبح ببریم دکتر دیگه. ایشون هم یکسری دارو تجویز کردند این وروجک دیگه به دارو حساس شدند هر چی می دیم پس می ده تا دارو رو می گیریم جلوی دهانش دیگه ....وا مصیبتا..... ...
27 آذر 1392

گذر ایام ابانماه

  اقا مبین                                            92/08/01 ابانماه هم به سرعت برق و باد خودشو رسوند امروز چهارشنبه مبین رو که گذاشتم مهد دوربین رو دادم به نیر جون تا از مهد مبینی با دوستاش چند تا عکس بگیرن برگشتنی دیدم سه تا عکس گرفته بود دستشون درد نکنه زحمت کشیدندکه اینهم از عکسای گرفته شده:   ا   روز پنجشنبه دوم ابان من کلاس داشتم تا 12 ظهر به طو...
1 آذر 1392

روزهای مهر ماه

اقا مبین 92/07/11 روز چهارشنبه من ساعت 12:30 قراربود برم مدرسه بابایی هم باید می رفت سر کارش اما مبینی همش داشت التماس می کرد که منو نبر مهد من دوس ندارم برم منهم می گفتم  باشه من وبابایی می ریم شما تنها بمون توخونه خلاصه بهانه می گرفتی  که من از خانم معلم خوشم نمی اد و... خلاصه با اصرار من رفتی و منهم برا تشویق بیشتر  پسر قند عسلم یه کادو دادم به خانم مربی که به شازده بدن ببینیم راضی می شه بمونه توی مهد یا نه فک.... ساعت 2 رفتم سراغ مبینی احساس کردم کمی راضی به نظر می رسه پسرم خوش گذشت ایه ... اومدیم خونه ناهار  خوردیم و کمی خواستیم  استراحت کنیم که ...
5 آبان 1392

مهر ماه

اقا مبین عسلم روز بعد از تولدش اونقدر خسته بود بود که تا 9:30 خوابیده بود بیدار شده   داره بازی می کنه با خودش می گه من بچه تورو می کشم  می پرسم مبین بچه تو کیه می گه؟  من بچه ندارم اما من بچه مامانمم بابایی داره لباس می پوشه مبینی می پرسه کجا می رین بابایی می گه  داره می ره می گه با مامان صحبت  کردی ؟پرسیدی که داریم یا نه؟   روز دوشنبه دیدم دیگه خر خر شبانه وسرفه بعد از بازی و دویدن مبین همچنان ادامه داره زنگ زدم به دکتر خودش که وقت بگیرم وقت   برای اذر ماه داشتند مجبورشدم  بعد از کلی جستجو از دوستان و همکاران و فامیل و...
5 آبان 1392