سلام و صدتا سلام به شازده گلم و دوستان و بازدید کنندگان عزیز:
شازده ما می ره پیش دبستانی ...
از خرداد ثبت نام کردیم و الان که شهریور ماه هست یواش یواش
خودمونو اماده می کنیم از تهیه لباس و کیف و لوازم التحریرو...
گفته شده بود که دوهفته مونده به مهر باید برن اما خوشبختانه
بعللی نشد خدا رو شکرت اگر می رفتن خیلی بد می شد
هفته اول شهریور این نامه رو دادند برای شروع مهر ماه:
متن نامه :
اولیای گرانقدر به استحضار عالی می رساند مراسم جشن
اغاز سالتحصیلی 94-95برای نوگلان عزیز روز دوشنبه
مورخه 94/06/30راس ساعت 9صبح در محل
دبستان امین برگزار خواهد شد. نواموز همراهیکی از والدین
در این جشن حضور یابد.
ضمنا تقا ضا داریم به موارد زیر توجه فرمایید:
1-برای نواموز عزیز کفش و لباس ورزشی مناسب به دلخواه تهیه
فرمایید.
2-لوازم بهداشتی شخصی از جمله لیوان یا ظرف اب همراه داشته
باشد.
3-کیف مدرسه باید راحت وکوچک و سبک باشد رمزدارو چرخدارنباشد.
4-کلیه لوازم نواموز دارای برچسب اسم باشد.
5-نوشت افزار و کتابها ی تهیه شده با درج نام نو اموز "25شهریور
از ساعت 10-12در محل پیش دبستانی به مربی مربوطه تحویل
داده شود .
باسپاس پیش دبستانی غیر دولتی امین
این از لباس هاش مبارکت باشه
اینهم از لوازم التحریر و کیف و...
روز چهارشنبه 25شهریور ماه وسایلاشونو دادیم مدرسه و با
خانم معلمشون دیدار کردیم نام خانم معلم شازده هم خانم علیزاده
هستش.
روز دوشنبه 30شهریور ماه هم جشن اغاز سال تحصیلی 94-95برای
نوگلان برگزار گردید
داریم می ریم برای جشن چقدر خوشحال
رفتیم گلفروشی که همه بسته بودند رفتیم اول صائب گرفتیم برگشتیم
البته گل به سفارش شازده و انتخاب خودشون گرفتیم اینهم از گلی که
می خواد به خانم معلم گلشون بدهند:
هر شاگردی که از بیرون می رسید اینجا از طرف امادگی یه عکس
یادگاری می گرفتند
شروع مراسم:
بعد از مراسم هم تمامی عزیزان به صف شدند و همراه مربی اشون
راهی کلاس ها شدند
بعداز کلاس برنامه سالانه شونو دادند
اینهم برنامه کلاسی امسال 94-95
روز اول مدرسه چهارشنبه یکم مهرماه 94
امروز سه شنبه ورزش دارند که فرم ورزشی شو پوشیده
داره می ره
امروز من رفنه بودم بیارم که براش تنقلات خریده بودم که
سورپرایزش کنم خیلی هم خوشحال شدند
وزنگ ورزش هم با اقای مناف زاده خواهند بود
روز چهارشنبه با خوشحالی اومده "مامانی جمعه عید غدیره؟
می گم بله
مامانی امروز خانم معلم قصه عید غدیر رو گفت بعدش گفت نقاشی
داستان رو بکشید منهم کشیدم خانم معلم ستاره دادند فقط و فقط به
سه نفر جایزه دادند یکی من و دوتا هم به دوتای دیگه دادند ستاره که جایزه
نیست "ستاره ها جمع می شه از پله ها بالا می ره به اخر که رسید
اونوقته که جایزه می ده خخخخخخخخ
امروز یکشنبه "من کمی زودتر برگشته بودم شیر پسری بدو اومده که
مامان کیفم رو نگاه کن می گم برو بیار نگاه کنم "اورده دیدم یکی فرم
پزشکی "ورزشی ودیگری رضایت نامه برای بردن به اتش نشانی و دیگری
دعوت نامه به جلسه دیدار با خانم مربی هست همگی رو یک به یک
جابجا می گه این مال چیه اون مال چیه ؟
شب داریم شام می خوریم سوالات عجیبی می کنه
مامان امام ما خوبه ؟
من:بله
مبین :ولی یکی هست از اون هم خوب تره ؟
من:مثلا کی ؟
مبین :خدا
من: بله اگر خدا نباشه "امام و هیچ کسی و چیز دیگری توی دنیا
وجود نداشت
مبین :خدا اول بوده بعدش یک چیزه گردی بوجود اورده اسمش رو
گذاشته کره زمین بعد یواش یواش ادمها بوجود اومده یهو نفهمیده
دیده زیاد شدند بعد مریخ بوجود اومده ...
من:نه مادرجون خدا همه چیز رو می دونه امام ها رو افریده تا به
ما کمک کنند تا ما کارهای خوب یاد بگیرم وخدا به ما جایزه بده
امروز کاردستی درست کردند عین اون کیف رو همینکه اومده خونه
درست کرده اورده نشون می ده ببین چقدر خوب درست کردم
مبین جان دیگه چیکار کردین خانم معلم قصه گفت ماهم گوش کردیم
یک زنگ هم انس با قران داشتیم که سی دی گذاشتن ما هم
زمزمه کردیم "یعنی گوش کردیم و برا خودمون یواش یواش خوندیم
سوره توحید رو یاد گرفته
سرود ورزش---سرود ملی ----سرود سلام----سرود روز جهانی کودک
اموزش اشکال هندسی
نکات اجتماعی واخلاقی"بهداشتی "مفاهیم مذهبی"معلومات عمومی
و...
شازده امسال پیش دبستانی می ره 
شازده امسال پیش دبستانی می ره 
