من وپسری

هرروز که می گذرد به پایان 5 سالگی ات نزدیک می شوی به وضوح می بینم که چقدر فکر و ذهن 

مبین خان رشد کرده "چقدر درکش از مسایل وتحلیلش خوب شده توی ژیمناستیک

پیشرفت خوبی کردی

برا مادربزرگ و خاله ها و...حرکاتت رو نشون می دادی همه تشویقت می کردن خیلی خوب و با

جرات بیشتر و بهتر انجامش می دادی ......

منچ بازی و بازی پاندا و بازیهای کامپیوتر ی و تبلت و موبایل و رفتن به پارک و ماسه وخاک بازی

رو خیلی دوس داری...

دیدن بازی و خوش گذرانی شما عزیز دل مامانی برای من تفریحه "با اینکه می دونم داره بهش

خوش می گذره هر چند برای من خسته کننده باشه بازم لذت بخشه توی همه جا دنبال دوس

 می گردی وقتیتوی پارکیم اگر دوس پیدا کرده باشی دل کندن از پارک خیلی سخته وچنان

 غرق بازی می شیچنا ن دوستمن دوست من صداش می زنی که همه خیلی

خوششان می اد...

گل پسرم :

خیلی شیرین زبون شدی البته خیلی هم ناز می کنی واقعا هم ناز داری بوس بوس و

خیلی دوس داری من یکی بوس کنم شما ...یا میگه مامان بیا بغل بغل کنیم

 خیلی وقته بغل بغل نکردیم ها بیا بوس بوس کنیم بوس از لب...

از شستن صورتش متنفره

زبان عذر خواهییشو دیگه نگو اگر کاربدی ازش سربزنه سریعا عذر خواهی می کنه

یا می گی من همه چیزو بلدم "البته بعضی هارو نه

یا من یاس (راست) می گم همیشه..

وروزایی که صبح تا شب جمله دلنشین دوستتدارم خیلی زیاد برایم تکرار می شودو من

لبریز از لطف بی انتهای خدا می شم 

وقتی از شنیدن خبری خوشحال می شی چنان از ته دل اخ جان می گی و غرق شادی

می شی.

هنوز حرف *ر*ی ویا حرف *ش*س*ویا ر*ی* تلفظ می شود 

و خربزه ------خرقوزه 

یخمک-------یخ نمک

مواظب----مباظب

سیلی--------سی دی

ناراحتم --------ناحارتم

باد می وزه -------باد می بزه

شوخی---------سوخی

روم ---------یوم

دستکش--------دکسش باگز 

ته دیگ--------ملخ

اصطلاحات رایج مبین خان که بیشتر استفاده می کنه:

ببخشید -------ولش کن بابا------- ای بابا--------سوخی کردم بابا -----ای جان

یه چیز بهت بگم ----------باشه --------(اره) نه .    باید گفت بله 

تو دیگه سورسو دراوردی----شورشو

عطسه کرده نشنیده باشی. مامان نگفتی ؟مامان چی رو نگفتی عافیت باشه

وقتی می خواد ببینه که حرفی رو که زده طرف شنیده یا قبول کرده

می گفت فهمیدی حالا خودش فهمیده که خوب نیست می گه باید بجاش بگیم

شنیدی ؟

یه فحش هم بلده احمق یا می گه تو احمق ترین ....هستی که من توی دنیا دیدم خخخخ

زبا ن انگلیسی رو خیلی دوس داری همیشه برات کتاب زبان انگلیسی (لغات "اشیا"اشکال

حیوانات"رنگها حروف و اعداد رو می دونن)

یا وقتی چیزی رو که می خواهی بری برداری چنان با شیرین زبونی خاص می گی 

مامانی اجازه می دی برم اینکارو بکنمو....

خلاصه روزا دارن مثل برق و باد می گذرن شما اقا پسری بزرگ و بزرگتر و اقا تر می شی

کارای جدید و حرفای جدید "البته بعضی وقتا یه حرفایی می زنی یا یه کارایی انجام می دی

که منو وبابایی دیگه یا هاج و واج می مونیم یا از خنده روده بر می شیم

تویی لبخند زندگیم اخ که اگر می دونستی که چقدر دوستت دارم 

مبین خان برمی گرده می گه منهم  اگر بدونی من چقدر دوستت دارم یا می گه

مامان می دونی چقدر دوستت دارم یا می گه  اگر من تو رو نداشتم من چیکار می کردم

من:می گم مبین خان مامان همیشه ودر همه حال در کنار پسرش می مونه اما اگر

خدای ناکرده حالا اومدیم یه اتفاقی برای مامان افتاد بابا هستند 

مبین :اگه بابا نباشه 

من:مادربزرگ و خاله ها و دایی و عمو و .....همه هستند 

مبین :حالا اگر پیر بشی اونوقته که ادم می میره 

من:مبین خان تا من تو رو دامادت نکنم و برات عروس نیارم  بچه هاتو نبینم

حالا حالا ها از این دنیا نمی رماخه منهم ارزوها دارم

مبین مامانی عروس اوردنی نیست عروس رقصیدنیست.....خخخخخخخخ