نقاشی های شازده

 

 

 سلام دوستای گلمون و بازدید کننده گان گرامی 

به خونه مجازی ما خوش اومدین 

در اینجا از فعالیت ها وپیشرفت های شازده کوچولوی ناز  مون در رشته نقاشی خواهم نوشت.

شازده از تاریخ 93/04/12کلاس نقاشی رو شروع کرده روزهای پنجشنبه از 3--4/5 هفته ای 

یک جلسه .چنان با شور وشوق داره اماده رفتن می شه استقبال گرم از طرف خانم معلم 

وانتظار دیدن فربد دوستش اشتیاق پسری رو صد چندان کرده بود خلاصه جلسه اول منهم

توی کلاس پیش خان پسری موندم خانم معلم از گردی و دایره کشیدن و رنگ کردن این

گردیها شروع کردن حالا شازده هم کشیدند و اخرش یه خورشید کشیدند و از مبینی خواستن 

تا خورشید رو مثل خانم معلم بکشند دیدم می کشه اما می خواد یه چیزی بگه اما 

نمی تونه تموم شد اومدیم خونه دفترشو اورده کشیده می گه اخه مامان خورشید که 

اینطور نمی شه خورشید یه گردیه و دورش خط خطی می شه نه گردی .

دوباره گردی کشیده و گردی های کوچک دورش کشیده مثل مال خانم معلم 

بعدش این گردی ها رو با یه خط بهم وصل کرده می گه ببین این چرخ وفلکه نه 

خورشید.

این از نقاشی هایی که توی کلاس جلسه اول کشیده می گه چرخ وفلکه نه خورشید

از زمانیکه اومده خونه چند بار گفتم بیا نقاشی هاتو بکشیم وتمرین کنیم انگار نه انگار

فقط یکبار اورده کشیده و مقایسه کرده برا خانم معلم غلط گیری کرده و بوسیده گذاشته

کنار وقتی هم من می ارم خودم می کشم تا ایشون کمی ترغیب و تشویق بشه

بکشه فقط می اد اونهایی هم که من می کشم خط خطی می کنه 

      

جلسه دوم:

این جلسه ماهی کشیده بودند چنا ن با شوق اورده برا منو بابایی نشون می ده 

و داره برام نقاشی ماهی رو یادم می ده بیا یادت بدم

این هم از ماهی که توی کلاس کشیده

     

جلسه سوم:

این جلسه هم خرچنگ کشیده بودند این دفعه دیگه چنان ذوق زده اومد که 

من خرچنگ کشیدم از وقتی که رسیده خونه هی می گه مامان بیا باهم

نقاشی کنیم این خرچنگه کار خودشو کرده چند روز پشت سرهم وقتی 

بیکار می شه می شینه نقاشی می کشه اینهم خرچنگی که کشیده

          

دوم مرداد ماه جلسه چهارم:

وقتی رفتیم خانم مربی گفتند مبین خان اصلا حواسش به نقاشی خودش 

نیست حواسش به اینور و اونوره من هی باید بگم مبین بکش و....

منهم یه جایزه کوچولو گرفته بودم دادم که بدن تا تشویق بشن 

اینهم از نقاشی های روز چهارم:

روز چهارشنبه 8 مرداد 

داره بوقلمونو رنگ می کنه اول با یه پاستیل بعد دوتا بعد سه تا پاستیل رو 

باهم داره امتحان می کنه وخودش خودشو تائید می کنه اهان الان شد 

بعدش نوبت رنگ کردن صورت بوقلمون رسیده اونو صورتی رنگ کرده

بعد از روش با سفید رنگ می کنه با خودش می گه اینهم از ضد افتابت

حالا رنگ سیاهو ورداشته از روی سفید رنگ می زنه می گه اینهم ضد افتابشو

تکمیلش کرد ببین مامانی چقدر عالی شد  ...

در عرض سه روز به اصرار و اجبار من یه کتاب رو کامل رنگ امیزی کرده تموم

کرده.....نمی دونم کارم درسته یا نه ولی تا اجبار و اصرار ی در کار نباشه

اصلا گوشش بدهکارنیست هر موقع می گم بیار رنگ کن می گه باشه

بذار باریمو بکنم بعدا هوش بعدابعدا....اگر راهکاری دارید لطفا

راهنماییم بفرمایید منتظر راهنمایی شما دوستان عزیز هستم

      

جلسه پنجم هم که بمناسبت عید فطر تعطیل بود 

جلسه پنجم  :

این جلسه طبق خواسته شازده خانم مربی سرکار خانم فرهادی

لاک پشت رو براش کشید ایشون هم چون خیلی دوسش داره خانم

مربی خیلی راضی و تعریف می کرد که من حتی کمک هم نکردم خودشون

سریع کشید ورنگش کردند و کارت جایزه هم دریافت کرده بودند و خوشحال

اما مامانی اون لاک پشت نینجا نیستش ها اون لاک پشت دریاییه....

اینهم غولی که کشیده

 

اینهم جوجه ای که کشیده

 

اما اصلا حوصله ووقت برای هیچ کاری بجز کارتون و کامپیوتر و بازی و...

نداره

امروز سه شنبه نشست برای خودش یه تام و یه جری کشیده

واینهم تام وجری مبین خان که سمت راستی تامه چپی جریه پنیر بالای سر جری

و خطهای قرمز خونشونه چشم جری رو کشیده بعد اومده رنگ زرد زده ودورش خط

قرمز زده می گه این چشم نداره خون اومده دیده نمی شه برای تام رنگ ابی زده

گوشای تیز و چنگولای دراز و دم دراز و ازهمه جای بدن تام رنگ قرمز که خون ازش

در می اد و زمینه اش هم زرد رنگ می کنه که دیواراش هم زرده و...

چه کیفی می کنه........چه تعریف و توصیفی می کنه از تام وجری که بماند

جلسه ششم: 

این جلسه بنا به پیشنهاد اقا پسری خانم معلم براش گربه کشیده و اینهم 

نقاشی این جلسه شازده خان

 

جلسه هفتم:

اینهم شیر ی که کشیده اند

 

جلسه هشتم:

این جلسه امتحان ترم گرفته می شه که مربی خودشون نیومده بودند

جانشین گذاشته بودند (البته هر جلسه که از کلاس برگشته بلا استثنا 

از زده شدن توسط فربد می گفت این دو جلسه اخر از زدن با مداد به صورتش

توسط فربد می گفت منهم از خانم مربی خواهش کردم کمی مواظب باشه

و با فاصله بشینند بهتره خدای ناکرده مداد نره توی چشششون.......

در ضمن مانی دوست مبین هم با پدر و مادرشون اومدند و مانی رو ثبت نام کردند

مانی با مبین رفتن کلاس ..........

اینهم از کفش دوزکی که کشیده اند

جلسه نهم:

این جلسه وقتی توی دفتر نشسته بودیم مامان فربد با مربی اومدند در مورد مبین 

وفربد بامدیریت یه صحبتی کردند و گفتند مثل اینکه گفته شده که مبین با فربد 

یکجا یک کلاس نباشند اگر اینطوریه چون ما قبل از اونها ثبت نام کردیم و وقت ما 

در این ساعت جور شده اگر اینطور باشه کلاس اونا یعنی مبین باید عوض بشه

منهم کامل نشندیم جوابشونو بدم بعد از رفتن خانم پورنقی از خانم ازادی علت رو

جویا شدن که  گفتم من گفتم من گفتم که یک صندلی با فاصله بنشینن تا مشکلی 

پیش نیاد چون مداد خطرناکه خدای ناکرده اتفاقی پیش نیاد .....نه اینکه کلاس یا 

جاشونو عوض کنند واقعا که امان از دست کج فهمی و عجله و........

رفتم خانم مربی رو در جریان بذارم که سوء تفاهم پیش نیاد از اینجا به مامان گل 

فربد می گم ما برای دوستی اومدیم نه برای ...........ما اومدیم به بچه هامون 

یاد بدیم که به همدیگه احترام بذارن  و دوست هم باشن و................

در ضمن امروز دوست مبین مانی هم با مامان گلشون اومده بودند و دوستشونو هم 

اورده بودند

این جلسه هم یدونه پاندا کشیدند:

جلسه دهم :

این جلسه ما کمی دیر کرده بودیم و جای پارک پیدا نمی کردیم تا رسیدیم دیدیم

مانی با باباو مامانشون دم درایستاده اند چرا نرفتین کلاس اقا منتظر مبین 

شدیم دیدیم شما نیومدین مانی کلاس نرفته که مبین بیاد من میرم حالا که

ما اومدیم بیا بریم کلاس نه که نه من دوس ندارم برم کلاس و..........

خلاصه هیچکدوم ماها نتونستیم این بچه رو راضی کنیم که بره کلاس

ورداشتن و رفتن خونشون 

مبین خودش رفت کلاسش وامروز دوتا نقاشی کشیده اند

و امروز پنجشنبه20شهریور ماه یک ترم از کلاس نقاشی هم به پایان رسید

جلسه یازدهم:

جلسه دوازدهم:

 

 

پایان ترم اول............................................................................................

جلسه اول:

 

جلسه چهارم مسافرت بودیم نرفتیم

جلسه پنجم هم تولد شازده بودنرفتیم

جلسه دوم:

جلسه سوم:

جلسه چهارم:

جلسه پنجم :

جلسه ششم:

جلسه هفتم:

این گلابی رو که دیدم نا امید شدم گفتم ای خدا جلسه ای 8800تومن بده اینو

بکشه واقعا محشره اقا نگو یه دختر خانم جدید اومده کلاسشون باهاش دوس

شده اسمش اسنا هست می گه مامان با یه دختر تازه اومده باهاش دوس شدم

دوس نه ها "مداد تراشش افتاد زمین من رفتم زیر میز برش دارم بدم بهش فربد 

پاهاشو تکون می داد بخوره که نخورد من مدادتراششو برداشتم دادم دوس شدیم

فکر کنم من بعد بهتر هم بشه 

جلسه  هشتم:

هندونه رو خیلی خوب کشیده بودند کارت تشویق و هدیه گرفته با خوشحالی اومده 

ونشون می ده....

 

جلسه نهم:

جلسه دوم و سوم:

جلسه دوم بنا به پیشنهاد من و مبین از خانم مربی خواهش کردیم تا عکس سونیک

را که شازده خیلی دوسش داره بکشن تبلتشو برده داره به مربی نشون می ده که

سونیک چه شکلیه براش بکشن چه ذوقی می کرد چنان با اشتیاق اومده نشون می ده

که نگو و نپرس..........اینهم سونیک که یک جلسه کشیده و یک جلسه هم برده رنگش کرده

جلسه دهم:ویازدهم:

جلسه دوازدهم:

بعد از یکماه تعطیل کردنهای پی درپی 30بهمن رفتیم البته بنا به اصرار شازده اینهم 

از نقاشی امروزش می گم مادرخودت کشیدی ؟نه ...پس چی ؟خانم معلم کشیدند 

پس تو چیکار کردی منهم بازی کردم ...

کجاش تو کشیدی زبون و دهن و چشمش و...

مارو باش پول و وقت می ذاریم که خانم مربی بکشن و رنگ کنن و ایشون هم بازی کنن خخخخخ

راستی 15تومن پول امتحان می گیرن که اقا امتحان ترمشه می گم اخه سه هفته اومده 

وکاری انجام نداده و توی خونه هیچی نمی تونه مثل نقاشی کلاسش بکشه امتحان دیگه چیه

می گن واسه تعیین سطح لازمه اون دفعه هم که دادم اشتباه کردم همون کلاس و همون 

مربی و همون شاگردای کلاس هستش پس امتحان مفهومی نداره ...

پایان ترم دوم...........................................................................................

جلسه اول:

جلسه دوم:

جلسه سوم:

جلسه چهارم:

جلسه پنجم:

جلسه ششم:

این جلسه اخر با خانم مومنی بود 

این اختاپوس رو کامل کرده چون می خوان از شنبه توی نمایشگاهی

که ترتیب می دهند به نمایش بذارن نیاوردن خونه اگر دادن بعدا می ذارم

جلسه هفتم:

از این جلسه به بعد با خانم نیکورای ادامه خواهند داد

البته کار خانم نیکورای خیلی متفاوت با کارای خانم مومنی هستش 

اجازه می ده چند بار تمرین کنند یکبار از روی شکل بعد از حفظ بکشند 

بعدا رنگش کنند دیگه یه هفته بکشه و هفته بعد ببره رنگش کنه و مربی هم 

کمکش کنه زود تموم شه تا بگه که اینم از پیشرفتش اما الان اینجوری نیست

واقعا وقت می ذاره با تک تک دانش اموزان کار می کنه دستشون درد  نکنه 

اخرش هم بچه هایی که خوب کار می کنن از شون راضیه اولیا رو دعوت می کنه

از کار ای بچه پیش خودشون تعریف و تمجید می کنه

جلسه هشتم:

وای وقتی از کلاس اومد بیرون سراز پا نمی شناخت ببین پاتریک کشیدم

خانم مربی ازم راضیه ...خیلی خوشحالم 

جلسه نهم:

جلسه دهم:

امروز دیگه خانم مربی خیلی ازش تعریف کردند  بخاطر همین قول دادم مستقیما

ببرم براش یه جایزه بگیرم که  خودشون تینکربل رو انتخاب کردند 

جلسه یازدهم:

جلسه دوازدهم:

شروع ترم سوم

جلسه اول:

جلسه دوم:

جلسه سوم:

جلسه چهارم:

جلسه پنجم:

جلسه ششم:

جلسه هفتم:

جلسه هشتم:

جلسه نهم:

جلسه دهم:

جلسه  یازدهم:

جلسه دوازدهم:

جلسه اول ترم چهارم:

جلسه دوم:

جلسه سوم:

جلسه چهارم:

جلسه پنجم:

جلسه ششم:

جلسه هفتم:

جلسه هشتم: